فعلا خبری از رقابت ایدهمحور نیست
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۰۴۴۷۴
اگر بدنه اجتماعی درک کند که قرار است از طریق صندوق رای تحولی در ایدههای سیاستگذاران رقم بخورد و ایدههای جدیدی در راستای حرکت حکمرانی مطلوب اجرایی شوند، طبعا رغبت پیدا خواهد کرد با حضور در انتخابات افراد دارای چنین ایدههایی را بر مسند بنشاند. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، میزان مشارکت مردم در انتخابات یکی از مهمترین فاکتورها برای ارزیابی پشتوانه اجتماعی هر ساختار سیاسی محسوب میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تخریب ناتوانی سیاسی اصلاحطلبان بر سر مشارکت
یکی از مهمترین دلایلی که برخی اصلاحطلبان برای عدم حضور فعالانه در انتخابات مطرح میکنند این است که کاندیداهایشان ردصلاحیت شده و گزینه مطلوبی ندارند. این ادعا درحالی مطرح میشود که در سال 92 علیرغم حضور چهرهای همچون محمدرضا عارف که رئیس بنیاد باران بوده و از نزدیکان به خاتمی محسوب میشود، جریان اصلاحطلب از حسن روحانی حمایت کرد تا نشان دهد کنش سیاسی خود را بر مبنای کسب رای تعریف کرده و نه حمایت از چهرههای مطلوب. با شکست سیاستهای اجرایی روحانی و کاهش محبوبیت او در جامعه اما چهرههای اصلاحطلب مسیر مرزبندی با روحانی را در پیش گرفته و با اصولگرا خواندن او سعی در سلب مسئولیت از خود داشتند. پس از سال 92 اصلاحطلبان با محتمل دانستن پیروزی خود به صورت گسترده در انتخابات شرکت کرده و نقش موثری در مجلس دهم داشتند. اما کاهش بدنه اجتماعی بار دیگر آنها را به قهر با صندوق در سال 98 کشاند. حال اما پس از چهار سال اصلاحطلبان باوجود اینکه ژست مخالف خود را حفظ کردهاند بار دیگر به صندوق رای اقبال نشان داده و در آن ثبتنام کردهاند. عدم داشتن ایده ایجابی و نداشتن برآورد صددرصدی از پیروزی در انتخابات اما باعث شده این جناح نیز دست به عصا حرکت کرده و کنش انتخاباتی فعالانهای نداشته باشد. درصورتیکه نظرسنجیهای روزهای پایانی شکست اصلاحطلبان را پیشبینی کند باید بار دیگر منتظر بهانهجوییهایی باشیم که به قیمت کاهش میزان مشارکت برای اصلاحطلبان وجههای مظلومانه میسازد. مهمترین دلیل اتخاذ این رویکرد مذبذبانه این است که این جناح سیاسی ایده جدیدی برای تحول در ساختار حکمرانی ندارد. تکرار کلیدواژههای مصرفشده در حوزه سیاست خارجی نیز گواه دیگری برای اثبات این است که اصلاحطلبان از ارائه ایدههای جدید برای تحول در ساختار حکمرانی تهی ماندهاند.
گروههای ضدمشارکت اصولگرا
تلاش جبهه معاندان برای کاهش پشتوانه مردمی حاکمیت و تاثیر حضور مردم به عنوان عاملی بازدارنده در مقابل اقدام تهاجمی علیه کشور تلاش برای افزایش مشارکت را به امری بدیهی تبدیل کرده است. علیرغم نیاز به وجود شکلگیری یک عزم همگانی اما برخی گروههای سیاسی که قدرت رای آوریشان از بدنه ایدئولوژیک حامی فراتر نرفته و تنها در صورت پایین بودن میزان مشارکت قدرت رایآوری دارند به سمت تئوریزه کردن کاهش مشارکت حرکت کردهاند. مصادیقی از این حرکت را میتوان در اظهارنظرهای جسته و گریخته نمایندگان این گروهها مشاهده کرد. اواسط آبان ماه بود که توییت قاسم روانبخش در فضای رسانهای سر و صدا کرد. عضو شورای مرکزی جبهه پایداری در مطلبی خواهان رد صلاحیت نامزدهایی شده بود که از نظر وی در تراز انقلاب اسلامی محسوب نمیشوند. روانبخش حدود این تراز را اینگونه تشریح کرد: «انتظار این است، کسانی که با سوءاستفاده از جایگاه خود مانع تصویب طرحهای مهم شفافیت و صیانت از کاربران فضای مجازی و عفاف و حجاب شدهاند رد صلاحیت شوند.» فارغ از اینکه هریک از طرحهای مذکور به لحاظ کارشناسی تا چه میزانی عملیاتی بوده و واکنش افکار عمومی نسبت به آن چیست این نقد به اظهارات روانبخش وارد است که اگر بنا باشد هرکه مخالف نظر او باشد ردصلاحیت شود پس دیگر رایگیری در صحن مجلس چه اهمیتی دارد؛ چراکه هرگونه نظر مخالفی قرار است با برچسب مخالفت با انقلاب اسلامی طرد شود. پس از چند ماه صادق محصولی، دبیرکل جبهه پایداری نیز اظهاراتی را مطرح کرد که تا حدی موید نظر روانبخش بود. صادق محصولی در مجمع عمومی حزب پایداری واژه خالصسازی را اسم رمز حمله به شایستهسالاری دانسته و مطالبهاش از دولت را اینگونه مطرح کرد: «دولت ضعفهایی هم دارد. اصلیترینش این است که برخی افراد حاضر در دولت، مثل خود رئیسجمهوری در فکر و عمل، تحولگرا نیستد ولی همچنان در دولت حضور دارند. از دولت انتظار داریم و مطالبه میکنیم هرچه سریعتر نیروهای کارآمد انقلابی را جایگزین چنین افرادی کند و اسیر شانتاژهایی چون اتهام خالصسازی نشود.» پس از آنکه تاجگردون توسط شورای نگهبان تاییدصلاحیت شد برخی نمایندگانی که در رد اعتبارنامه در مجلس یازدهم نقش داشتند خواهان رد صلاحیتش توسط شورای نگهبان شدند؛ حالآنکه چنین مطالباتی صرفا برای شورای نگهبان هزینهتراشی کرده و اعضای شورا را برای بررسی دقیق صلاحیت سایر نامزدها تحت فشار قرار میدهد. حمید رسایی از دیگر چهرههایی است که برای اعمال نظر خود شورای نگهبان را تحت فشار قرار داده است. رسایی در مطلبی با عنوان «تایید صلاحیت روحانی: کاهش مشارکت» مدعی شده رئیسجمهور سابق ایران 800 هزار شاکی خصوصی دارد که تایید صلاحیت روحانی ناامیدی آنها و در نتیجه کاهش مشارکت را درپی خواهد داشت. رئیس کمیته انتخابات شریان درحالی با چنین مطلبی تهدید به کاهش مشارکت میکند که شرایط امنیتی ایجادشده علیه کشور ایجاب میکند تا همه گروههای سیاسی برای آوردن سلایق مختلف پای صندوق فعال شوند. آنچه آرای گروههای سیاسی را از سطح بدنه حامی فراتر میبرد و بخشهایی از بدنه عمومی جامعه را نیز به آنها متمایل میکند ارائه ایدههایی است که بتوانند کلانمسائل کشور و مشکلاتی را حل کنند که در زندگی مردم عینت دارند. اتخاذ چنین مواضعی از نمایندگان گروههای سیاسی و تلاش آنها برای حذف رقیب از طریقی غیر از صندوق نشاندهنده عدمتوانمندی آنان در ارائه کلانایدههای راهبردی و جذب آرایی فراتر از بدنه پیرامونی است، لذا ترجیح میدهند با کاهش حضور سلایق سیاسی مختلف احتمال پیروزی خود را افزایش دهند.
رسانه ملی؛ غایب بزرگ انتخابات
اگرچه احزاب سیاسی در هر انتخاباتی مدتها پیش از موعد تبلیغات بهصورت غیررسمی جلسات هماهنگی خود را آغاز و بسترهای تبلیغات را فراهم میکنند اما در این دوره کنشهای سیاسی بسیار کاهش یافتهاند، حتی اگر بخواهیم عدم فعالیت موثر انتخاباتی احزاب را با این دلیل توجیه کنیم که موعد تبلیغات شروع نشده، درمورد انفعال رسانه ملی بهعنوان مهمترین بازوی تبلیغات افزایش مشارکت پاسخ قانعکنندهای قابلارائه نیست. رسانه ملی در اقدامی شایسته قصد دارد در ایام تبلیغات بهصورتی برابر به تمام کاندیداها فرصت تبلیغات 20 دقیقهای بدهد. دبیر ستاد انتخابات کشور در اینباره اعلام کرده است: «208 حوزه انتخابیه داریم. علاوهبر برنامههای شبکههای استانی، 200 حوزه انتخابیه توسط صداوسیما پوشش داده میشود. برنامه ضبطی هر کاندیدا در زمان 20 دقیقه پخش میشود.» علیرغم این اقدام نمیتوان فعالیت سیاسی رسانه ملی در آستانه انتخابات را کافی توصیف کرد. مهیج کردن فضای سیاسی و بسترسازی برای افزایش مشارکت نیاز به زمینهچینیهایی دارد که فرآیندش ماهها قبل از انتخابات آغاز میشود. بخشی از این زمینهچینی نیز در گرو فعالیت رسانه ملی است. اگر بدنه اجتماعی درک کند که قرار است از طریق صندوق رای تحولی در ایدههای سیاستگذاران رقم بخورد و ایدههای جدیدی در راستای حرکت حکمرانی مطلوب اجرایی شوند، طبعا رغبت پیدا خواهد کرد با حضور در انتخابات افراد دارای چنین ایدههایی را بر مسند بنشاند. صداوسیما از طریق معرفی ایدههای تحولآفرین میتواند هم به انتخاب کاندیداهای دارای ایده کمک کند و هم جامعه را از سطح دعواهای سیاسی به سطح نزاعهای گفتمانی تحولساز رشد دهد. زمانی که خلأ وجود چنین محتوایی را صرفا چهرههای سیاسی پر کنند- که آنها هم تا یکماه قبل در قاب تلویزیون جایی نداشتهاند- این برداشت در اذهان ایجاد میشود که رسانه ملی کلانایده جدیدی برای افزایش مشارکت ندارد و بهجای معرفی ایدههای تحولی از مسیر دعواهای سیاسی شب انتخاباتی بهدنبال افزایش مشارکت است.
راهبردهای جبهه ضدمشارکت
در فضایی که گروههای سیاسی و رسانه ملی در تشویق مردم به حضور در انتخابات و افزایش مشارکت نتوانستهاند موفق عمل کنند، گروههای اپوزیسیون و حامیان دولتی آنها در غرب پلنهای متعددی برای آسیب زدن به انتخابات یا سوءاستفاده از آن را روی میز خود قرار دادهاند که در ادامه به تشریح هریک پرداختهایم.
1. برگزار نشدن انتخابات
اقدامات تروریستی که 13 دیماه در کرمان رخ داد، اهدافی را دنبال میکرد که میتواند عاملان را برای تکرار آن تشویق کند. کارآمدی دستگاه حکمرانی مهمترین عامل برای اعتماد مردم به آن محسوب میشود و امنیت نیز یکی از پراولویتترین ارکان این کارآمدی است. دستگاههای امنیتی ایران علیرغم وجود تهدیدات پیدرپی حتی در اوج بحرانهای منطقهای توانستهاند در ایجاد امنیت موفق عمل کنند، لذا جبهه معاندان با هدف ساختن تصویری ناکارآمد از دستگاه حکمرانی ایران همواره سعی دارد از جامعه سلب امنیت و از این طریق مردم را صندوق رای و مشارکت سیاسی ناامید کند. اقدامات تروریستی همچنین با هدف ایجاد ترس در مردم ممکن است تا روز انتخابات تکرار شوند، به این امید که با ناامنی امکان برگزاری انتخابات را سلب کنند یا حداقل از حضور مردم در آن تا حد زیادی بکاهند.
2. برگزار شدن انتخابات با مشارکت حداقلی
در سال 98 چندین عامل در کاهش میزان مشارکت موثر بود که ازجمله آنها میتوان به ناآرامیهای پساگرانی بنزین، خطای انسانی در هدف قرار دادن هواپیمای اوکراینی و مهمتر از همه پاندمی کرونا اشاره کرد. این عوامل ترکیبی از ناامیدی و ترس محسوب میشوند که باعث شدند کمترین میزان مشارکت در یک انتخابات از زمان شکلگیری جمهوری اسلامی تاکنون رقم بخورد. معاندان با درنظر گرفتن این تجربه بدشان نمیآید تا بار دیگر بتوانند ترکیبی از اجزای لازم برای تکرار یک مشارکت کمرونق را در انتخابات فراهم آورند. همانطور که به آن اشاره شد ایجاد ناامنی یکی از ابزاری است که عنصر ترس را در ترکیب کاهش مشارکت تامین میکند.
3. تبدیل بخشی از انتخابات به کمپین کنشگری علیه نظام
رای سفید یا رای باطله یکی از جدیدترین ابزارهایی است که با هدف خدشه به جمهوریت نظام فعال شده است. اگرچه همواره افرادی با حضور در انتخابات رای خود را سفید یا با اسامی و جملات غیرمرتبط به صندوق میانداختند اما حجم این موارد هیچ گاه بهقدری نبود که بتواند مورد سوءاستفاده تبلیغاتی علیه کشور قرار بگیرد. در انتخابات ریاستجمهوری 1400 اما عوامل متعددی باعث بالا رفتن این آمار شد، پس از این اتفاق شاهدیم آرای باطله نیز بهعنوان ظرفیتی برای کنشگری تبلیغاتی علیه کشور فعال شده و حالا رسانههای معاند تمام تلاش خود را بهکار گرفتهاند تا ضمن کاهش میزان مشارکت بر طبل ناامیدی بکوبند و آرای باطله را هم افزایش دهند.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: انتخابات مجلس برای افزایش مشارکت حضور در انتخابات گروه های سیاسی شورای نگهبان میزان مشارکت حضور مردم اصلاح طلبان کاهش مشارکت علیه کشور رد صلاحیت صندوق رای رسانه ملی بار دیگر مهم ترین گروه ها علی رغم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۰۴۴۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چالشها و راهکارهای مشارکت سیاسی آگاهانه
مشارکت سیاسی به صورت شرکت در انتخابات، یکی از بارزترین وجوه کنش سیاسی در جوامع است که به علت تاثیرگذاری گسترده در فرایندهای سیاسی، وضعیت ساخت سیاسی، امنیت، توسعه و رفاه شهروندان بسیار مورد توجه قرار گرفته است. رفتار انتخاباتی یا رای دادن افراد در هر جامعه، تحت تاثیر عوامل متعددی است. در واقع، موقعیتها و شرایط به همراه درک و تحلیل فرد، در نهایت منجر به رفتار یا کنشی میگردد که حاصل آن بروندادی به نام رای به سود شخص، حزب یا جریان سیاسی-فکری خاص است.
ترجیحات و تصمیات افراد بیش از هر چیز، تحت تاثیر ساختها، بافتهای فرهنگی و اجتماعی، شکافهای سنی و جنسی، خصلتهای ملی، نظامهای سیاسی، نظام انتخاباتی متفاوت در جوامع متفاوت است. در جوامع سیاسی پیشرفته در سایه وجود احزاب سیاسی نوعی فرهنگ سیاسی مشارکتی مشاهده میگردد که شهروندان در آن با آگاهی و به صورت عقلانی وارد مشارکت سیاسی و کارزار انتخاباتی میشوند.
در واقع، در این جوامع احزاب سیاسی نقش مهمی در آموزش سیاسی شهروندان و آگاهی بخشی به آنها دارند، در حالیکه در جوامعی مثل ایران که احزاب سیاسی وجود ندارند، فاصله گرفتن از فرهنگ سیاسی مشارکتی و نمود فرهنگ سیاسی تبعی و محدود مشاهده میشود که در این راستا چالشها و آسیبهای زیادی متوجه مشارکت سیاسی شهروندان و به طور کلی توسعه نظام سیاسی میشود.
در این زمینه «محمد آریانپور»، «مرتضی اباذری» و «خلیل بهرامی قصرچمی» در پژوهشی با نام «بررسی چالشها و راهکارهای مشارکت سیاسی آگاهانه در نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی ایران» به این مهم توجه کرده و ابعاد مختلف آن را مورد بررسی و واکاوی قرار دادهاند که در ذیل مختصری از آن را میخوانید:
مسایل مشارکت سیاسی (رای دهندگان)
بومیگرایی
یکی از مسائلی که در انتخابات مختلف نمود دارد، این است که شهروندان به این مساله دارند که به کاندیدایی رای بدهند که بومی منطقه آنها است. اگرچه این شاخص را میتوان در شاخص کلی قومیتگرایی بررسی کرد، اما به صورت جداگانه نیز میتوان به آنها پرداخت.
در جوامع دارای احزاب سیاسی، انتخابات صحنه رقابت سیاسی احزاب برای کسب قدرت است و در حقیقت انتخابات پیروزی یک حزب به شمار میرود نه پیروزی اشخاص. برعکس در جوامعی که فرایند توسعه سیاسی کندتر انجام میپذیرد، در جریان انتخابات یکی از شاخصههای مورد قبول عموم، بومی بودن کاندیدا است.
در ایران در برخی انتخابات به ویژه در انتخابات نمایندگی مجلس هنوز هم رفتار انتخاباتی مبتنی بر ارجحیت مسائلی مانند بومیگرایی در برخی نقاط، برای شرکت در انتخابات و رای دادن به کاندیداست و نامزدها در محله و منطقه محل تولد خود، بیشترین آراء را کسب میکننددر ایران در برخی انتخابات به ویژه در انتخابات نمایندگی مجلس هنوز هم رفتار انتخاباتی مبتنی بر ارجحیت مسائلی مانند بومیگرایی در برخی نقاط، برای شرکت در انتخابات و رای دادن به کاندیدا است و نامزدها در محله و منطقه محل تولد خود، بیشترین آراء را کسب میکنند. در این صورت، شاخصههای دیگر نماینده مانند تحصیلات عالیه، سوابق خدماتی و سیاسی، وابستگی حزبی و... تحت الشعاع قرار میگیرد.
قومیتگرایی
در ایران به طور معمول رایدهنده ترجیح میدهد به کسی رای دهد که به لحاظ ایدئولوژی و حزبی و به لحاظ قومی، زبانی و مذهبی به او نزدیک باشد. به عنوان نمونه برخی شهرها از نظر بافت اجتماعی دارای چندین ایل و طوایف مستقل است و بیشتر جمعیت شهر یا استان ترکیبی از ایلات و قبایل مختلف است. این مساله روی انتخابات نیز تاثیر داشته است. به نظر میرسد که تعصبات قومی و قبیلهای در چنین مراکزی به ویژه در انتخابات نمایندگان مجلس تاثیر به سزایی دارد.
کمبود اطلاعات و آگاهی سیاسی
به دلیل فقر اطلاعات در مورد انتخابات و ابعاد آن، رفتارهای معلق در بین رای دهندگان بسیار زیاد است، زیرا فرد نه از حقوق خود در انتخابات آگاه است و نه بازیگران انتخاباتی را میشناسد. همچنین همیشه در تلاش است در لحظات پایانی اطلاعاتی کسب کند. در این شرایط، مکانیسمهایی هستند که با دادن اطلاعات نه چندان صحیح این خلا اطلاعاتی را پر میکنند. گاهی نیز فقط با صرف مهر خوردن شناسنامهها در انتخابات شرکت میکنند و معمولا آراء باطله به صندوق میریزند یا به خیل کسانی میپیوندند که از پا صندوقیها برای رای دادن کمک میخواهند.
مسایل مشارکت سیاسی (کاندیداها)
تعدد ثبت نامکنندگان
یکی از معیارهای آزاد و عادلانه بودن انتخابات به مقررات ناظر بر امکان نامزدشدن افراد در انتخابات برمیگردد. شاید تصور شود که در این زمینه وضعیت مطلوب این است که یک رقابت آزاد و بدون نظارت میان همه متقاضیان شرکت در انتخابات برقرار شود، زیرا در این صورت، حداکثر قدرت انتخاب به رایدهندگان داده میشود و آنها میتوانند از بین طیف گستردهای از افراد و افکار دست به انتخاب بزنند، اما واقعیت این است که قانونگذار همان قدر که باید دغدغه مشارکت و رقابت گسترده و حداکثری را داشته باشد، باید به مشکلاتی که از رهگذر تعداد زیاد داوطلبین گریبانگیر رایدهندگان و نهادهای نظارتی و اجرایی انتخابات میشود، نیز توجه کند.
قانونگذار همان قدر که باید دغدغه مشارکت و رقابت گسترده و حداکثری را داشته باشد، باید به مشکلاتی که از رهگذر تعداد زیاد داوطلبین گریبانگیر رایدهندگان و نهادهای نظارتی و اجرایی انتخابات میشود، نیز توجه کند
احتمال فقدان صداقت در گفتار کاندیداهای انتخاباتی
تمام تلاش کاندیداها این است که نظر رای دهندگان بیشتری را جلب کنند. در کلان شهرها که وسعت جغرافیایی سبب کاهش تعاملات اجتماعی نزدیک و مستقیم شده، تبلیغات ابزار مناسبی برای شناخت کاندیداها است. همچنین تبلیغات به کاندیداها اجازه میدهد خود را به عنوان افرادی مطلوب به گروههای مختلف اقتصادی- اجتماعی معرفی کنند.
نبود فرصتهای برابر برای تبلیغ
یکی از مواردی که باعث میشود مشارکت عاقلانه و منطقی در حوزه نامزدهای انتخاباتی صورت نگیرد این است که بسیاری از افراد شایسته و دارای صلاحیت به دلایل مختلف از جمله دلایل اقتصادی، توان شرکت در انتخابات را ندارند و حتی اگر فرصت مشارکت را بیابند توانایی تبلیغات در برابر رقبای ثروتمند خود را ندارند، چرا که یکی از چالشهای انتخاباتی خریدن رای در مناطقی از کشور است.
همچنین ممکن است نامزدهای انتخاباتی زیادی دارای تمکن مالی باشند ولی صلاحیت و شایستگی احراز این جایگاه را نداشته باشند. بر این مبنا یکی از چالشهای اساسی این است که فرصتهای برابری برای تبلیغات وجود ندارد.
راهکارها:
با توجه به مسایل و چالشهای مطرح شده در انتخابات، راهکارهایی مانند اطلاع رسانی و آموزش سیاسی، جامعهپذیری سیاسی، پاسخگویی دولتمردان و رفع نیازهای مردم، تبیین میانی دینی و گسترش آن در جامعه، ایجاد ضوابطی برای احراز شایستگی کاندیداهای انتخاباتی و معیارهای سختگیرانهتر در مرحله ثبتنام و نظارت دقیق و عادلانه بر تبلیغات پیشنهاد میشود.
همچنین دولتها باید بکوشند با کار فرهنگی و آموزش، زمینه را برای مشارکت سیاسی و انتخاباتی آگاهانه و عقلایی فراهم سازند و با نظارتهای دقیق در انتخابات ملی، توانایی، دانش و بینش، راستگویی و درستکرداری، تجربه، آشنایی به مسائل جهانی، واقع گرایی، استواری و بردباری نامزدها را تحت مدیریت و راستی آزمایی قرار دهند.
منبع: ایرنا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی